دلنوشته ها
حتی لباس تنم به سلیقه تو بود
ن : mohsen vafaee ت : شنبه 21 ارديبهشت 1392 ز : 12:44 | +

حتی لباس تنم به سلیقه تو بود



.:: ::.


من....
ن : mohsen vafaee ت : شنبه 21 ارديبهشت 1392 ز : 12:42 | +

الان شدم عین این .عشقم تو بقل دوستامه

 


.:: ::.


حالتو نمیپرسم
ن : mohsen vafaee ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ز : 14:43 | +

گفت: حالت را نمی پرسم چون می دانم خوبی
عکس هایت همه با لبخند اند !!
و نمی دانست
عکاس که می گوید سیــــــــــــــب

 من یادِ حماقتِ آدم می افتم و
...پ
وزخند می زنم !!!

 

 

 

 


.:: ::.


قهر قهر تا روز قیامت
ن : mohsen vafaee ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ز : 14:41 | +

یادش بخیر قهر می کردیم تا قیامت و لحظه ای بعد قیامت میشد!

 

 


.:: ::.


ترک کردن
ن : mohsen vafaee ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ز : 14:40 | +
آدمها ترک کردن را دوست دارند سرشان را باافتخار بالا میگیرند و میگویند: ترک کردم(سیگار را ، نت را ، خانه را ، دوستانم را ،....) اما هیچ کس ترک شدن را دوست ندارد..... و با همه ی غمِ وجودشان میگویند : ترکم کردن!
میبینید؟ ما همان آدمهایی هستیم که ترک میکنیم اما وقتی کسی ترکمان میکند جوری که انگار دنیا به آخر رسیده باشد بغض گلویمان را خفه می کند...

 


.:: ::.


دوری
ن : mohsen vafaee ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ز : 14:37 | +

 
نه ، دوری دوستی نمی آورد........
دوری ، هراس می آورد........
دوری ، بی تابی می آورد.........
دوری ، رنج می آورد...........
دوری ، صبوری می آورد.............
دوری ، سکوت می آورد........
دوری ، تسلیم می آورد........
نه...........، دوری دوستی نمی آورد.....
دوری ، دوری می آورد..........
 



.:: ::.


نبودن
ن : mohsen vafaee ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ز : 14:34 | +


نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانش نمی کنه...


.:: ::.


مرد
ن : mohsen vafaee ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ز : 14:33 | +
 
مــــردان هـــم قــــلب دارنــــد . . .

فقط صدایش، یواش تر از صدای قلب یک زن است!

مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه میکنند!

شاید نـــــدیـــــده باشـــــی؛ اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب میکنند!

هر وقت زن بودنت را میبینم؛ سینه ام را به جلو میدهم، صدایم را کلفت

تر میکنم... تا مبادا، لرزش دســــت هایم را ببینی!!!

مرد که باشی، دوست داری، از نگاه یک زن مــــرد باشی...

نه بخاطر زورِ بازوها بلکه به خاطـــــر...

تکیه گاه بودنت...

به خاطـــــر مرهم بودنت...

به خاطـــــر امنیت آغوشت...
 





.:: ::.


دوس داشتن
ن : mohsen vafaee ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ز : 14:31 | +
گاهی آنقدر غرقِ دوست داشتن می شویم
که می گذریم
از خودمان
از خواسته هایمان
و خدا نکند
نفهمند این از خود گذشتن ها
از دوست داشتن است



.:: ::.


دوری
ن : mohsen vafaee ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ز : 14:30 | +

سهم من از اون نگاه مهربونت, دوریه ...



.:: ::.


یک من بی ارزش
ن : mohsen vafaee ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ز : 14:27 | +
 
هیچ وقت به خاطر هیچ کس از ارزش هایت دست نکش چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد، تو می مانی و یک "من" بی ارزش ...

 

 



.:: ::.


قدرت...
ن : mohsen vafaee ت : دو شنبه 21 فروردين 1391 ز : 23:47 | +
قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن.



.:: ::.


عشق؟
ن : mohsen vafaee ت : دو شنبه 21 فروردين 1391 ز : 23:46 | +
عشق فقط "عزیزم" و "دوستت دارم" و " بوس بوس " ؛ نیست!!!
عشق اینه که تو هر شرایطی باهاش باشی ،
حتی اگه نفهمه.....



.:: ::.


کودکی
ن : mohsen vafaee ت : دو شنبه 21 فروردين 1391 ز : 23:45 | +
ایــــــن روزها گاهــــــی

دلــــــــــم کودکــــی هایم را می خواهـــــــــد. . .!



.:: ::.


سلامتی...
ن : mohsen vafaee ت : دو شنبه 21 فروردين 1391 ز : 23:44 | +
سلامتي اون صبحی

كه وقتي بيدار ميشی "خودش" تو بغلت باشه نه "يادش

.:: ::.


دلم تنگ است...
ن : mohsen vafaee ت : دو شنبه 21 فروردين 1391 ز : 23:41 | +
دلم برای کسی تنگ است که گمان می کردم می آید.....
می ماند و به تنهائیم پایان می دهد آمد....
رفت.......
.. و به زندگیم پایان داد



.:: ::.


جا واسه پشیمونی
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 15 فروردين 1391 ز : 9:26 | +
هر وقت داشتی یه ادمی رو تو ذهنت بزرگ می کردی

جا واسه پشیمونی هم بذار .

 


.:: ::.


انصاف نیست
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 15 فروردين 1391 ز : 9:25 | +
انــصاف نيست

تــــو در قلب من باشي و مـن در دستان تـــــــو !

 


.:: ::.


بهانه برای گریه
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 15 فروردين 1391 ز : 9:24 | +
دنبــــال بهـــانه ای بــــرای گــریه می گـــــردم ... اخـــــم های "تــــو" کجاست!!؟

 


.:: ::.


گل من:
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 15 فروردين 1391 ز : 9:22 | +
شازده کوچولو می گفت :

گل من گاهی بداخلاق و کم حوصله و مغرور بود

اما ماندنی بود .

این بودنش بود که او را تبدیل به گل من کرده بود

 


.:: ::.


زندگی
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 15 فروردين 1391 ز : 9:21 | +
زندگی بهم یاد داده که به مقدسات هیچ کسی توهین نکنم ...
اما لعنت ! لعنت به تنهایی ... که اگه مقدسم باشه ، دیوونت میکنه ...
 
 

 


.:: ::.


حرف دلم را.......
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 15 فروردين 1391 ز : 9:20 | +


چقدر باید خودم را پشتِ استاتوس هایم قایم کنم ؟
حرفِ دلم نیست هیچ کدامِ اینـها !
حرفِ ثانیه هاست !
حرفِ دلم را فـقط او ....!
بی خیال..حرفِ دلم را هیچ کسی نفهمید..

 


.:: ::.


کلمه ها
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 15 فروردين 1391 ز : 9:19 | +
اگه ببينمت ديگه نمي‌ذارم به حرف برسه ....
کلمه‌ها ممکنه باز همه‌ چيو خراب کنن ..............!

 

.:: ::.


دل کندن
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 15 فروردين 1391 ز : 9:14 | +
خدايــــا دل بستن را خوب بلديم ..... دل کندن را به ما بياموز.....!


 


.:: ::.


بفهم
ن : mohsen vafaee ت : دو شنبه 14 فروردين 1391 ز : 14:16 | +
خوابیدن بی آغوش تو سخت ترین کار دنیاست!

بفهم لعنتی . بفهم

 

.:: ::.


اغوش
ن : mohsen vafaee ت : دو شنبه 14 فروردين 1391 ز : 13:43 | +
من هرچقدر بگم دوستت دارم
تا توی آغوشم اين رو حس نکني
فايده اي نداره........... !!!

 


.:: ::.


دل تنها
ن : mohsen vafaee ت : دو شنبه 14 فروردين 1391 ز : 13:40 | +
ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺭو ﮐﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﮐﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﯽ ﺑﺮﺍت ﺍﺱ ﺍﻡ اس اومده یا نه
ﺑﻪ ﮔﻮﺷﺖ ﺷﮏ ﻧﮑــــــﻦ ! ﺑﻪ ﺩﻟﺖ ﺷﮏ ﮐﻦ
. . . ﺩﻟﺖ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ


ღ*ღ •٠·˙ಌಌಌ˙·٠• ●ღ(¯`Ⱥ Ѝ ЄҜ Ṍ¯) ღ● •٠·˙ಌಌಌ˙·٠•ღ*ღ

 


.:: ::.


do you remember me
ن : mohsen vafaee ت : یک شنبه 9 بهمن 1390 ز : 10:37 | +

you
do you remember me?
like, i remember you?
do you spend your life going back in your mind to that time?
cause i
i walk the streets alone
i hate being on my own
and everyone can see that
i really fell
and i'm going through hell.
thinking about you with somebody else.

somebody wants you,
somebody needs you. somebody dreams about you every single night.
somebody cant breathe, without you its lonely.
somebody hopes that one day you will see,
that somebody's me.
that somebody's me.
yeaa...

how,
how did we go wrong?
it was so good, and now its gone.
and i pray at night, that our passing will cross.
what we hide, isn't lost.
cause you are always driving in my thoughts..


somebody wants you,
somebody needs you.
somebody dreams about you every single night.
somebody can't breathe, without you it's lonely.
somebody hopes that one day you'll see,
that somebody's me.
oh yeah.

you will always be in my life
even if im not in your life.
cause you're in my memory.
you, will you remember me?
and before you set me free,
oh listen please...

somebody wants you,
somebody needs you.
somebody dreams about you every single night.
somebody can't breathe, without you it's lonely.
somebody hopes that someday you will see,
that somebody's me.
that somebody's me.
that somebody's me.
that somebody's me.
oh yea...


.:: ::.


بازنده
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 27 دی 1390 ز : 10:4 | +
احساس میکنم بد بازی را باخته ام !
حواست هست ؟
من یارت بودم نه حریفت !




.:: ::.


فراموش کن
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 27 دی 1390 ز : 10:3 | +
فراموش کردن کسي که دوستش داري مثل بخاطر آوردن کسيه که هرگز نميشناسيش


 



.:: ::.


شب بخیر عزیزم
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 27 دی 1390 ز : 10:0 | +
از فحش ناموس بدتر اینه که ساعت 3 شب بری پشت خطی کسی که قبلش بهت sms داده " شـــب بخیـــر عزیزم"... !!!



.:: ::.


بهترین من
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 27 دی 1390 ز : 9:55 | +
اون لحظه که گفتی:یکی بهتر از تورو پیدا کردم

یاد اون روزایی افتادم که به 100 تا بهتر از تو گفتم من بهترینو دارم .!!!!!



.:: ::.


بی خیالی
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 27 دی 1390 ز : 9:53 | +
دلم واسه اون روزایی تنگ شده که
کسی‌ رو دوست نداشتم،چه خوب بود اون بی‌ خیالی ها...



.:: ::.


عشق
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 27 دی 1390 ز : 9:53 | +
از عجایب عشق همین است : تنها همان آغوش آرامت می کند ؛ که دلت را به درد می آورد



.:: ::.


خنده
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 27 دی 1390 ز : 9:52 | +
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت.....



.:: ::.


مادر
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 27 دی 1390 ز : 9:51 | +
ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﺨﺮﻡ،ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﭙﯿﺪ ﺷﺪﻩﺕ ﺳﯿﺎﻩ ﻧﻤﯽﺷﻪ،ﺣﻼﻝم ﮐﻦ ﻣــــــــﺎﺩر



.:: ::.


دوستی
ن : mohsen vafaee ت : سه شنبه 27 دی 1390 ز : 9:49 | +
دوستی کلام زیباییست که هرکس درکش کرد ، ترکش نکرد



.:: ::.


پدر
ن : mohsen vafaee ت : دو شنبه 21 آذر 1390 ز : 10:24 | +

مرد جوانی از دانشکده فارغ التحصیل شد  ماهها بود که ماشین اسپرت زیبایی پشت شیشه های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل ارزو می کرد  که روزی صاحب ان ماشین شود. 

 مرد جوان از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ التحصیلی ان ماشین را بایش بخرد . او می دانست که پدرش توانایی خرید ان را دارد .بالاخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اطاق مطالعه خصوصی اش فرا خواند و به او گفت : من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تو را بیش از هر کس دیگری در دنیا دوست دارم. 

 سپس یک جعبه به دست او داد.  

 پسر کنجکاو ولی نا امید  جعبه را گشود و در ان یک انجیل زیبا  روی ان نام او طلا کوب شده بود یافت . با عصبانیت فریادی بر سر پدر کشید   و گفت:باتمام مال و دارایی که داری یک انجیل به من می دهی؟ کتاب مقدس را روی میز گذاشت و پدر را ترک کرد . سالها گذشت و مرد جوان در کار و تجارت موفق شد . خانه زیبایی داشت و خانواده ای فوق العاده .

 یک روز به این فکر افتاد که پدرش حتما خیلی پیر شده   و باید سری به او بزند . از روز فارغ التحصیلی دیگر او را ندیده بود . اما قبل از اینکه اقدامی بکند تلگرافی به دستش رسید که خبر فوت پدر در ان بود   و حاکی از این بود که پدر تمام اموال خود را به او بخشیده است . بنا بر این لازم بود فورا خود را به خانه برساند و به امور رسیدگی کند . هنگامی که به خانه پدر رسید . در قلبش احساس غم و پشیمانی کرد.

 اوراق و کاغذ های پدر را گشت و انها را بررسی کرد و در انجا همان انجیل قدیمی را باز یافت . در حالیکه اشک می ریخت  انجیل را بازکرد و صفحات ان را ورق زد و کلید یک ماشین را پشت جلد ان پیدا کرد . در کنار ان یک بر چسب با نام همان نمایشگاه که ماشین مورد نظر او را داشت . روی بر چسب تاریخ روز فارغ التحصیلی اش بود و روی ان نوشته شده بود :تمام مبلغ پرداخت شده است


.:: ::.


خسته ام
ن : mohsen vafaee ت : چهار شنبه 13 مهر 1390 ز : 12:59 | +

خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست!
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....!
اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم.....
میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا....!
چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی....؟!
خسته ام .... از تو .... از خودم....از همه ی زندگی....
میخواهم بکشم کنار ! از تو ... از خودم..... از همه ی زندگی....

 

       


.:: ::.


عشق
ن : mohsen vafaee ت : چهار شنبه 13 مهر 1390 ز : 12:56 | +

بـگذار لبخـندم بـگریـزد زیــر پوســتت
بـگذار بودنـت را با همـین یـک شـعر از آن خـود کـنم :
هـنوز تـکه ای از تـو
در مـن اسـت
کـه گـاهـی
لعـنـ ـتي بـد جـور
دلتـنگت مـی شـود

 

       


.:: ::.


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © by eshgh-nefrat
This Template By Theme-Designer.Com